سایت عصر اسلام

 

     

 
 
             

کیبورد فارسی

جستجوی پیشرفته

 

6 مرداد 1403 20/01/1446 2024 Jul 27

 

فهـرست

 
 
  صفحه اصلی
  پيامبر اسلام
  پيامبران
  خلفاى راشدين
  صحابه
  تابعين
  قهرمانان اسلام
  علما، صالحان وانديشمندان
  خلفاى اموى
  خلفاى عباسى
  خلفاى عثمانى
  دولتها و حكومتهاى متفرقه
  جهاد و نبردهاى اسلامی
  اسلام در دوران معاصر
  آينده اسلام و علامات قيامت
  عالم برزخ و روز محشر
  بهشت و دوزخ
  تاریخ مذاهب و ادیان دیگر
  مقالات تاریخی متفرقه
  شبهات و دروغ‌های تاریخی
  تمدن اسلام
  كتابخانه
  کلیپهای صوتی
  کلیپهای تصویری
  عضویت در خـبرنامه
  در مـورد سایت
  ارتبـاط با ما
  تمـاس با ما
 
 
 

آمـار سـا یت

 
تـعداد کلیپهای صوتي: 786
تـعداد کلیپهای تصويري: 0
تـعداد مقالات متني: 1144
تـعداد كل مقالات : 1930
تـعداد اعضاء سايت: 573
بازدید کـل سايت: 7089439
 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت

سایت مهتدین

 
 

 

 

 

 

 

شماره: 359   تعداد بازدید: 2754 تاریخ اضافه: 2010-03-26

احادیث ضعیف و ساختگی در رابطه با علی بن ابی طالب رضی الله عنه

بسم الله الرحمن الرحیم

 

1-     خدا در شب معراج در رابطه با علی سه چیز را به من وحی کرد: اینکه او سالار مؤمنان است و امام متقیان است و فرمانده و مهتری بی‌نظیر و یگانه است.

 (موضوع) است، سلسله احادیث ضعیف آلبانی شماره (353).

 

2-     سه کس سبقت جسته‏اند: یوشع بن نون به سوی موسی سبقت جسته، صاحب یاسین به عیسی سبقت جسته و علی بن ابی طالب به محمّد سبقت جسته.

(جداً ضعیف است) سلسله احادیث ضعیف، شماره 358، و ضعیف الجامع شماره (3334).

 

3-     علی امام نیکوکاران است و قاتل فاجران است کسی که او را یاری دهد، یاری خواهد شد و کسی که او را خوار کند، خوار و درمانده خواهد شد.

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف آلبانی شماره 357، و ضعیف الجامع (37799).

 

4-     مبارزهی علی بن ابی طالب با عمرو بن عبدود در روز خندق، تا روز قیامت از اعمال همه امتم افضل‌تر است!

 (دروغ است) سلسله احادیث ضعیفه، شماره (400).

 

5-     خدایا، بندهی تو علی بخاطر پیامبرت خودش را حبس کرده، پس پرتو و درخشش آن را به او بازگردان! (و در روایتی) خدایا او در طاعت تو و طاعت پیامبرت بوده، پس خورشید را برای او بیاور، اسماء گفت: دیدم که غروب کرد، سپس دیدم که بعد از آن غروب، دوباره طلوع کرد.

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف، شماره 971، آلبانی

 

6-     خداوند متعال به من دستور داده که چهار نفر را دوست داشته باشم و به من خبر داده که آنها را دوست می‌دارد، گفته شد: ای رسول خدا، آنها چه کسانی هستند؟ (و در روایتی: آنها را برای ما نامگذاری کن! ) گفت: علی از آنهاست، این را سه بار می‌گوید، نیز ابوذر، سلمان و مقداد، به من دستور داد که آنها را دوست بدارم و به من خبر داده که آنها را دوست می‌دارد.

(ضعیف است) سلسله احادیث ضعیف، آلبانی، به شماره‌های (1549و 3128) و ضعیف الجامع (1566)، و ضعیف سنن ترمذی (771)، و ضعیف سنن ابن ماجه (28)، المشکاه (6249)

 

7-     من شهر علم هستم، و علی دروازهی آن است، پس کسی که خواهان علم است، باید از در آن وارد شود.

(موضوع است). سلسله احادیث ضعیف، شماره (2955).

 

8-     من بندهی خدا و برادر رسول خدا و من صدیق اکبر هستم، بعد از من کسی این را نمی‌گوید مگر اینکه کذّاب است، هفت سال قبل از مردم نماز گذاردم.

(باطل است) ضعیف سنن ابن ماجه، شماره (23).

 

9-            خدا به علی رحم کند، خدایا به هر جا که رفت، حق را با او بچرخان!

(جداً ضعیف است) سلسله احادیث ضعیف (2094)، و ضعیف الجامع (3095) و ضعیف سنن ترمذی (767) و المشکاه (6125).

 

10-   علی با قرآن است و قرآن با علی است آن دو از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه بر حوض کوثر وارد می‌شوند.

(ضعیف است) ضعیف الجامع شماره (3802)

 

11-       علی سردستهی مؤمنان است و مال و ثروت سردستهی منافقان است.

(ضعیف است) ضعیف الجامع (3805)

 

12-   در شب معراج دربارهی علی سه چیز به من وحی شد: او سید و سالار مسلمین است، ولیّ متقین و رهبری بی‌نظیر است.

(موضوع است) سلسلة احادیث ضعیف آلبانی 4889.

 

13-   ای انس! برو سید عرب را برای من فرابخوان - منظورش علی است - آنگاه عایشه گفت: آیا تو سیّد عرب نیستی؟! گفت: من سرور و سالار فرزند آدم هستم و علی سید عرب است ای جماعت انصار، آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که اگر به آن تمسک کنید، هرگز بعد از آن گمراه نمی‌شوید؟! گفتند: آری ای رسول خدا! گفت: این علی است، او را همچون من دوست داشته باشید و همچون من او را احترام بگذارید، زیرا جبرئیل از طرف خدای عزوجل آنچه را که به شما گفتم، به من امر فرمود.

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف شماره 4890.

 

14-   تو آنچه را که امّت من بعد از من در آن دچار اختلاف می‌شوند، برای آنها روشن و تبیین می‌نمایی.

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف، شماره (4891).

 

15-   من انذار کننده هستم و علی هدایت‌دهنده، ای علی، بوسیلهی تو هدایت‌یافتگان - بعد از من - هدایت می‌یابند.

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف، شماره (4899).

 

16-   وقتی که به معراج رفتم، دیدم که در ساق عرش نوشته شده بود: لااله الا الله محمّد رسولالله، برگزیده‌ام از خلقم، او را با علی تأیید بخشیدم و یاری کردم.

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف، شماره 4902.

 

17-   هر کس که می‌خواهد عمل آدم و فهم نوح و بردباری ابراهیم، زهد یحیی و شجاعت موسی را مشاهده کند، پس باید به علی نگاه کند!

(موضوع) سلسله ضعیفه، شماره 4903

 

18-       ناکثین و قاسطین و مارقین (گمراهان) درکوچه‌ها و نهرها و قله‌ها با هم مبارزه می‌کنند.

 (موضوع است) سلسله احادیث ضعیف، شماره 4922.

 

19-   این آیه « یا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ» در روز غدیر خم در رابطه با علی نازل شد.

 (موضوع است) سلسله احادیث ضعیف شماره

4922

20-   وقتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم  در غدیر خم علی را منصوب کرد و ولایت او را اعلام کرد، جبرئیل فرود آمد و این آیه را آورد« الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي ».

 موضوع است، سلسله احادیث ضعیف، شمار(4923).

 

 

21-   این برادر و صی و خلیلفهی من در میان شماست، پس به او گوش دهید و از او اطاعت کنید! منظورش علی است.

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف، شماره 4932

 

22-   شما را بخدا سوگند می‌دهم: آیا در میان شما هست کسی که پیامبر صلی الله علیه وسلم  به هنگامی‏که میان مسلمانان پیوند برادری و اخوت برقرار نمود، - به غیر از من، میان خود و او پیوند برادری برقرار کرده باشد؟ گفتند: نه بخدا،

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف شماره 4949

 

23-       شمشیر نیست الا ذوالفقار، و جوانمرد نیست جز علی.

دروغ است بر علی. منهاج السنه (5/70).

 

24-   حب و علاقه به علی حسنه و نیکی‌ای است که هیچ گناهی با آن زیانی ندارد و مغبوض داشتن وی یک گناه است که هیچ حسنه و خوبی‌ای همراه با آن فایده‌ای ندارد.

این سخن به دروغ به علی نسبت داده شده است منهاج السنه (5/73)

 

25-   ثقلین: یکی کتاب خداست که یک طرف آن بدست خداوند متعال و طرف دیگر آن بدست شماست، پس به آن چنگ زنید و گمراه نشوید و دیگری عترت و خانوادهی من است. خدای لطیف و آگاه به من خبر داده که قرآن و اهل بیت من از هم جدا نمی‌شوند تا اینکه (باهم) بر حوض کوثر وارد می‌شوند، این را برای آن دو از پروردگار خود مسألت کردم، پس از آنجا جلو نیفتید که هلاک می‌شوید. و از آنها کوتاهی نورزید که هلاک می‌شوید و به آنها (اهل بیتم) یاد ندهید که از شما داناتر هستند.

 (ضعیف است) سلسله احادیث ضعیف، شماره (4914).

 

26-   شناخت آل بیت نجات یافتن از آتش است و محبّت به اهل بیت محمّد، گذشتن از صراط است و ولایت آل محمّد، امنیت یافتن از عذاب است

(موضوع است) سلسله احادیث ضعیف، شماره (4917)

 

27-       این برادر من، وصی و خلیفهی بعد از من است، پس به او گوش دهید و از او اطاعت کنید.

این حدیث به لحاظ متن و سند باطل است، از ناحیهی سند بدین دلیل که در آن عبدالغفار بن قاسم وجود دارد، که ذهبی دربارهی او گفته است: ابومریم انصاری رافضی است، موثوق و معتبر نیست، علی بن مدینی گفته است: حدیث وضع می‌کرد. میزان الاعتدال (2/640)

 

28-   وصی و جایگاه اسرار و رازهای من همان علی بن ابی طالب است و بهترین کسی که بعد از خودم باقی گذاشتم که وعده‌ام را انجام می‌دهد و قرضم را پرداخت می‌کند، علی بن ابی طالب است.

هیثمی‏این حدیث را در مجمع الزوائد روایت کرده است (9/141) و آن را به طبرانی نسبت داده است و گفته است: در آن ناصح بن عبدالله وجود دارد که متروک الحدیث است.

 

29-   من سرزمین حکمت هستم و علی دروازدة آن است. ترمذی آن را روایت کرده، و ابونعیم در مورد این سخن ترمذی که می‌گوید: این حدیث غریب و منکر است سکوت اختیار کرده است.

این حدیث را ما از یکی از موثوقهای شرح کنندگان حدیث نشناخته‌ایم. شماره (3723) و ابن جوزی گفته است: این حدیث موضوع است، مشکاة المصابیح (3/1777) و ابن جوزی حکم کرده که این حدیث مکذوب است (الموضوعات 1/349)

 

30-   تو ای علی و شیعه‌ات ﭽ ﯤ ﯥ  ﭼ یعنی بهرین انسان‌ها هستند. در این حدیث، ابوالجارود: زیاد بن منذر کوفی وجود دارد که حافظ ابن حجر دربارهی او گفته است: رافضی است. یحیی بن معین او را دروغگو دانسته است. (التقریب 210)

 

31-   خداوند متعال دربارهی علی سه چیز را به من وحی کرد: او سالار مؤمنان، امام متقیان و قائد و فرماندهی غُرّ محجلین است.

حافظ گفته است: حاکم در مناقب گفته است: سند این حدیث صحیح است. می‌گویم: بلکه جداً ضعیف و نیز منتقطع است. تحاف المهره (1/344) گفته که عمر بن حصین عقیلی و اسنادش یحیی بن علاء رازی هر دو متروک الحدیث هستند بلکه تصریح کرده که این حدیث موضوع است.

 

32-       به‌به برای تو ای علی، به مولای ما و مولای هر ایماندار مرد و زنی تبدیل شدی.

در این روایت علی بن زید بن جدعان وجود دارد که جوزجانی دربارة او گفته است ک واهی الحدیث و ضعیف است. الشجره فی احوال الرجال ص 194 ابن جوزی در (علل المتناهیه فی الاحادیث الواهیه)، (1/226) گفته است: این حدیث جایز نیست که مورد احتجاج قرار بگیرد و از بالای او تا ابوهریره، همگی ضعیف هستند و بزار گفته است: جماعتی از اهل علم دربارة آن سخن گفته‏اند (کشف الاسنار 490)و دارالقطنی گفته است: قوی نیست. سنن دار القطنی (1/301)

33-       خدا به علی رحم کند، خدایا به هرجا که رفت، حق را با او بچرخان!

 

حاکم آن را روایت کرده و گفته است بر شرط شیخین صحیح است (المستدرک 3/125) در آن مختار بن نافع تمیمی‏وجود دارد که ذهبی در توضیح (سخن) حاکم می‌گوید: مختار ساقط است. و حافظ گفته است: مختار ضعیف است. (التقریب 6522)

 

34-   علی برادر من در دنیا و آخرت است. ضعیف است (به ضعیف جامع آلبانی 3801 نگاه کنید! )

 

35-   علی باب حطه (تخفیف) است هر کس وارد آن شود امنیت می‌یابد، موضوع است. در آن حسین اشقر وجود دارد. بخاری گفته است: در آن نظر وجود دارد (التاریخ الکبیر 2/2862) و گفته: کارهای منکری از او سر زده (التاریخ الصغیر 2/319) سلسلة احادیث ضعیف آلبانی (3913)

 

 

36-       علی بهترین انسان‌ است هر کس سر باز زند، کفر ورزیده است.

(موضوع است) حافظ بن حجر گفته است: ابن عدی این روایت از طرقی استخراج کرده که همگی ضعیف هستند. شدید القوس (3/89)، ذهبی گفته است: این حدیث منکر است و ذهبی این حدیث را بهاین وصف کرده که باطل آشکار است. (میزان الاعتدال 1/521) و ابن جوزی در موضوعات (1/348)

 

37-   تو دانستی که علی دو یا سه بار از پدرم برای تو محبوب‌تر است. آلبانی این حدیث را ضعیف دانسته است (ضعیف ابی داود، ص 491)

 

38-   مَثَل اهل بیتم مثل کشتی نوح است. هر کس سوار آن شود نجات می‌یابد و هر کس از آن عقب بماند، غرق می‌شود.

طبرانی این حدیث را در الکبیر (3/37) و هیثمی‏(9/168) روایت کرده‏اند. و در سند آن عبدالله بن داهر و حسن بن ابی جعفر وجود دارد که هر دو - طبق گفته هیثمی‏- متروک الحدیث هستند.

 

39-   هر کس دوست دارد که چون من زندگی کند و همچون من بمیرد و در بهشت جاویدانی که پروردگارم به من وعده داده ساکن شود، و با دست خود نهال‌های آن را بکارد، پس علی بن ابی طالب را دوست بدارد و ولایت او را بپذیرد.

حاکم آن را صحیح دانسته (3/128). ذهبی در مورد آن توضیح داده که در آن قاسم وجود دارد که متروک است، شیخ او هم ضیعف است و او یحیی بن علی اسلمی ‏است. حافظ در تقریب (7677) گفته است: او شیعی ضعیف است. امّا او در ذکر نام اسلمی‏اشتباه کرده و او را محاربی ‌نام نهاده و عبدالحسین در مراجعات از این اشتباه به شدت استفاده کرده است.

 

40-       هرچه را که خدا به من الهام کرده به علی هم الهام کرده است.

حدیث موضوعی است. (الموضوعات 1/131) اسس الطالب (1262)

 

41-   دوستدار تو دوستدار من است و دوستدار من دوستدار خداست و دشمن‌دار تو، دشمن‌دار من است و دشمن‌دار من دشمن‌دار خداست.

حافظ گفته است: ابن عربی آن را روایت کرده که او باطل و بی‌پایه است. (لسان المیزان 2/109)

 

42-   ای علی، مژده بده که تو و یارانت در بهشت هستید. ای علی آیا نماز عصر را خوانده‌ای؟! گفت: خیر، گفت: خدایا تو می‌دانی که او سرگرم حاجت تو و حاجت رسول توست، پس خورشید را دوباره برای او بیرون بیاور! گفت: آن را دوباره برای او بیرون آورد و علی نماز عصر را فراخواند و خورشید غایب شد.

 

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله و اصحابه الی یوم الدین.

منبع: کتاب علی ابن ابیطالب رضی الله عنه ، تالیف: محمد علی صلابی

 


سایت عصر اسلام

IslamAge.Com

 

بازگشت به بالا

بازگشت به نتایج قبل

ارسال به دوستان

چاپ  
 

تبـلیغـا  ت

     

سايت اسلام تيوب

اخبار جهان اسلام

 
 

تبـلیغـا  ت

 

سایت نوار اسلام

دائرة المعارف شبکه اسلامی

 
 

 حـد  یـث

 

حدیث: (وَيْحَ عَمَّارٍ، تَقْتُلُهُ الفِئَةُ البَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ) و رد شبهه ی روافض درباره ی معاویه رضی الله عنه.


از جمله امور واجب بر مسلمان؛ داشتن حسن ظن به صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم است. زیرا صحابه بهترین یاران برای بهترین پیامبر بودند. در نتیجه حق آنان ستایش است. و کسی که به آنان طعن زند در واقع به دین خود طعن زده است.


امام ابو زرعه رازی رحمه الله در این باره فرموده: (اگر کسی را دیدی که از شأن و منزلت صحابه می کاهند؛ پس بدان که وی زندیق است. زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم بر ما حق دارند همانطور که قرآن بر ما حق دارد. و صحابه همان کسانی بودند که قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم را به ما رسانده اند. و چنین افرادی فقط می خواهند شاهدان ما را خدشه دار کنند تا از این طریق به صحت قرآن و سنت طعن وارد کنند. در نتیجه آنان زندیق اند)[1].


و یکی از صحابه ای که به ایشان تهمت می زنند؛ صحابی جلیل معاویه رضی الله عنه است. با استدلال به حدیث: (افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند)[2]. که در این مقاله می خواهیم این شبه را رد کنیم.


همانطور که می دانیم عده ای از صحابه ی رسول الله صلی الله علیه و سلم در جنگ صفین به خاطر اجتهاد و برداشتی که داشتند؛ طوری که به نظر هر طرف چنین می رسید که وی بر حق است؛ به قتل رسیدند. به همین دلیل وقتی برای بعضی از آنها روشن شد که در اشتباه بوده اند؛ بر آنچه انجام دادند؛ پشیمان شدند. و پشمیانی توبه است. و توبه؛ گناهان گذشته را پاک می کند؛ بخصوص در حق بهترین مخلوقات و صاحبان بالاترین مقام و منزلت ها بعد از پیامبران و انبیاء الله تعالی.


و کسی که درباره ی این موضوع تحقیق می کند؛ برایش مشخص خواهد شد که سبب این قتال اهل فتنه بودند همان گروهی که باطل را انتشار می دادند.


و همانطور که می دانیم در این قتال بسیاری از صحابه رضی الله عنهم برای ایجاد صلح بین مردم خارج شدند؛ زیرا جنگ و خونریزی متنفر ترین چیز نزد آنان بود.


امام بخاری رحمه الله با سندش از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت کرده: (روزی ابوسعید خدری رضی الله عنه در حال سخن گفتن بود که صحبت از ساختن مسجد نبوی به میان آورد و گفت: ما هر كدام یک خشت حمل می ‌كردیم. ولی عمار دوتا، دوتا حمل می كرد. رسول الله صلی الله علیه و سلم او را دید. و در حالی كه گرد و خاک را از او دور می‌ ساخت، فرمود: افسوس برای عمار، كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد.عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند. راوی می‌ گوید: عمار بعد از شنیدن این سخن ‏گفت: از فتنه‌ها به الله پناه می ‌برم)[3].


اما در این حدیث مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به اسباب آن است که همان پیروی از امیر است. و مقصود از دعوت به سوی آتش؛ دعوت به اسباب آن یعنی اطاعت نکردن از امیر و خروج علیه وی است.


اما کسی که این کار را با اجتهاد و برداشتی که جایز باشد؛ می کند؛ معذور خواهد بود.


حافظ ابن کثیر رحمه الله درباره ی این حدیث چنین می فرماید: (این حدیث از جمله دلائل نبوت است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم درباره ی کشته شدن عمار به دست گروهی یاغی خبر می دهد. و قطعا هم این اتفاق افتاد. و عمار را در جنگ صفین اهل شام به قتل رساندند. که در این جنگ عمار با علی و اهل عراق بود. چنان که بعدا تفاصیل آن را بیان خواهم کرد. و علی در این موضوع بر معاویه اولویت داشت.


و هرگز جایز نیست که به خاطر نام یاغی بر یاران معاویه آنان را کافر بدانیم. چنانکه فرقه ی گمراه شیعه و غیره چنین می کنند. زیرا آنان  با اینکه در این کار نافرمانی کردند؛ اما در عین وقت مجتهد بودند. یعنی با اجتهاد مرتکب چنین عملی شدند. و همانطور که واضح است و همه می دانیم هر اجتهادی صحیح و درست در نمی آید. بلکه کسی که اجتهادش صحیح درآید؛ دو اجر می برد و کسی که در اجتهادش خطا کرده باشد؛ یک اجر به وی خواهد رسید.


و کسی که در این حدیث بعد از سخن: (كه توسط یک گروه یاغی به قتل می رسد) بیافزاید و بگوید: (الله تعالی شفاعت مرا به وی روز قیامت نمی رساند). در حقیقت افترای بزرگی بر رسول الله صلی الله علیه و سلم زده است. زیرا هرگز رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین چیزی را نگفته اند. و از طریق صحیح نقل نشده است. والله اعلم.


اما معنای این فرموده که: (عمار آنها را به بهشت فرا می خواند و آنها وی را به سوی آتش، دعوت می ‌دهند) چنین بوده که عمار و یارانش اهل شام را به اتحاد و همدلی دعوت می کرد. اما اهل شام می خواستند چیزی را به دست آورند که دیگران بیشتر از آنان حق داشتند آن را به دست آورند. و نیز می خواستند مردم به صورت جماعات و گروه های مختلفی باشند که هر کدام از آن جماعات برای خود امامی داشته باشند؛ در حالی که چنین چیزی امت را به اختلاف و تضاد می رساند. طوری که هر گروه به راه و روش خود پایبند می بودند و لو که چنین قصد و هدفی هم نداشته باشند)[4].


و حافظ ابن حجر رحمه الله در این باره می فرماید: (اگر گفته شود: عمار در صفین کشته شد؛ در حالی که وی با علی بود. و کسانی هم که وی را به قتل رساندند معاویه و گروهی از صحابه بود که با او همکاری می کردند. پس چطور ممکن است که رسول الله صلی الله علیه و سلم گفته باشد آنان یعنی گروه معاویه و یارانش به آتش دعوت می کردند؟


در جواب می گوییم: زیرا آنان (گروه معاویه و یارانش) گمان می کردند که به سوی بهشت دعوت می دهند. و همانطور که واضح و آشکار است همه ی آنها مجتهد بودند در نتیجه به خاطر پیروی از گمانشان هرگز سرزنش و توبیخ نمی شوند. بنا بر این مقصود از دعوت به سوی بهشت؛ دعوت به عوامل آن که همان اطاعت از امام است؛ می باشد. و عمار آنان را به پیروی از علی رضی الله عنه دعوت می داد؛ زیرا علی در آن زمان امام واجب الطاعه بود. در حالی که معاویه و گروهش به خلاف آنان دعوت می دادند؛ که آن هم به خاطر برداشتی بود که در آن هنگام به آن رسیده بودند)[5].


بنا بر این نکته ی مهم در این مسأله این است که بین مجتهدی که اشتباه کرده با کسی که به عمد فساد و فتنه به راه می اندازد؛ تفاوت و تباین قائل شویم.


و برای اثبات این قضیه این فرموده ی الله عزوجل را برایتان بیان می کنم که می فرماید: (و اگر دو گروه از مؤمنان با يکديگر به جنگ برخاستند، ميانشان آشتی افکنيد و اگر يک گروه بر ديگری تعدی کرد، با آن که تعدی کرده است بجنگيد تا به فرمان الله بازگردد پس اگر بازگشت، ميانشان صلحی عادلانه برقرار کنيد و عدالت ورزيد که الله عادلان را دوست دارد * يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد، و از الله بترسيد، باشد که شما مشمول رحمت شويد)[6].


همانطور که در آیه می بینیم؛ جنگ بین مؤمنین امکان دارد که پیش آید؛ اما بدون اینکه اسم ایمان از یکی از گروه ها برداشته شود. زیرا در آیه بعد فرموده: (يقيناً مؤمنان برادرند، پس ميان برادرانتان صلح (وآشتی) بر قرار کنيد). یعنی با اینکه با یکدیگر می جنگند امام باز هم آنها را برادر نامیده و به مسلمانان دیگر دستور داده که بین آنها صلح و آشتی برقرار کنند.


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در باره ی این آیه فرموده: (همانطور که روشن و آشکار است الله سبحانه و تعالی با اینکه ذکر کرده دو گروه باهم می جنگند؛ و یکی بر دیگری تعدی می کند؛ اما هر دو را برادر نامیده و دستور داده که در ابتدا بین آنها صلح برقرار کنیم. سپس فرموده اگر یکی از آن دو گروه بر دیگری تعدی کرد؛ با آن گروه بجنگید. به عبارت دیگر از همان ابتدای امر دستور به جنگ با آنان نداده است؛ بلکه در ابتدا دستور به برقراری صلح داده است.


علاوه بر این رسول الله صلی الله علیه و سلم خبر دادند که خوارج را گروهی خواهد کشت که نردیکتر به حق هستند. و همانطور که می دانیم علی بن ابی طالب و یارانش کسانی بودند که خوارج را کشتند.


در نتیجه این سخن رسول الله صلی الله علیه و سلم که آنان به حق نزدیکتر هستند؛ دلالت دارد بر اینکه علی و یارانش از معاویه و یارانش به حق نزدیکتر بودند؛ با وجود اینکه هر دو گروه مؤمن هستند و شکی در ایمان آنان نیست)[7].


و از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: (هنگامی كه مسلمانان دچار اختلاف می شوند گروه خوارج از اسلام خارج می گردد و در چنين وضعی از ميان دو طايفه مسلمان كسی كه به حق نزدیکتر است با آنها می جنگد)[8].


شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله در این باره فرموده: (این حدیث صحیح دلیل بر این است که هر دو طائفه ی (علی و یارانش و معاویه و یارانش) که با هم می جنگند؛ بر حق هستند. اما علی و یارانش از معاویه و اصحابش به حق نزدیکتر هستند)[9].


پس نتیجه ای که می گیریم این است که: مجرد سخن: (به آتش دعوت می کنند)؛ به معنای کفر نیست. و از چنین برداشتی به الله تعالی پناه می بریم. و کسی که چنین برداشتی از این سخن می کند در واقع نشان دهنده ی جهل بیش از حد وی است. بلکه باید بدانیم این حدیث از احادیث وعید است؛ همانطور که ربا خوار یا کسی که مال یتیم را می خورد در آتش هستند؛ اما چنین کلامی مستلزم کفر فعل کننده ی آن نیست؛ با اینکه عملش حرام است بلکه حتی از گناهان کبیره است.


و بدین ترتیب این شبهه مردود و باطل است.

منبع: islamqa.info

مترجم: ام محمد

 

 

 

 

 

 



[1] ـ الكفاية في علم الرواية: (ص:49).

[2] ـ صحیح بخاری: (وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ).

[3] ـ صحیح بخاری: (أَنَّهُ كَان يُحَدِّث يَوْماً حَتَّى أَتَى ذِكْرُ بِنَاءِ الْمَسْجِدِ، فَقَالَ: كُنَّا نَحْمِلُ لَبِنَةً لَبِنَةً، وَعَمَّارٌ لَبِنَتَيْنِ لَبِنَتَيْنِ، فَرَآهُ النَّبِيُّ r فَيَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْهُ، وَيَقُولُ:«وَيْحَ عَمَّارٍ تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ يَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ قَالَ: يَقُولُ عَمَّارٌ: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفِتَنِ).

[4] ـ البداية والنهاية: (4/538).

[5] ـ فتح الباری: (1/542)، و مجموع فتاوى شيخ الإسلام: (4/437).

[6] ـ حجرات:9-10: (وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚفَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ * إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚوَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ).

[7] ـ مجموع الفتاوى (25/ 305-306).

[8] ـ صحیح مسلم: (تَمْرُقُ مَارِقَةٌ عِنْدَ فُرْقَةٍ مِنْ الْمُسْلِمِينَ يَقْتُلُهَا أَوْلَى الطَّائِفَتَيْنِ بِالْحَقِّ).

[9] ـ مجموع الفتاوى: ( 4 / 467 ).

 
 

نظرسـنجی

 

آشنایی شما با سایت از چه طریقی بوده است؟


لينك از ساير سايت ها
موتورهاي جستجو
از طريق دوستان